پرمخیده. [ پ َ م َ دَ / دِ ] ( ن مف ) مخالف و خودرأی را گویند و فرزندی را نیز گفته اندکه عاق و عاصی پدر و مادر شده باشد. ( برهان ). عاق وسرکش. ( رشیدی ). فرزند عاق. ( جهانگیری ) : بد او را یکی پرمخیده پسر ز بهر جهان بر پدر کینه ور.
ابوشکور.
فرهنگ معین
(پَ مَ دِ ) (ص مف . ) ۱ - خودسر و نافرمان . ۲ - فرزند عاق شده .