دیکشنری
مترجم
بپرس
پرماسنده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پرماسنده. [ پ َ س َ دَ / دِ ] ( نف ) لمس کننده. بساونده. بپساونده. و رجوع به پرماسیدن شود.
فرهنگ فارسی
( اسم . پرماسیدن ) بپساونده بساونده لمس کننده .
فرهنگ معین
(پَ سَ دِ ) (ص فا. ) بساونده ، لمس کننده .
فرهنگ عمید
بساونده، لمس کننده.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها