پرقدرت
/porqodrat/
مترادف پرقدرت: پرقوت، توانا، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، نیرومند
متضاد پرقدرت: عاجز
برابر پارسی: نیرومند، توانا
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
قدرقدرت. [ ق َ دَ ق ُ رَ ] ( ص مرکب ) آنکه قدرتش برابر قدرت قضا و قدر است : اعلیحضرت قدرقدرت.