دیکشنری
مترجم
بپرس
پرشاخ
/porSAx/
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پرشاخ. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) کثیف وانبوه ، از درخت. که شاخهای بسیار دارد، از حیوان.
فرهنگ فارسی
درخت که شاخه های بسیارداشته باشد
( صفت ) که شاخهای بسیار دارد ( حیوان درخت ) انبوه.
فرهنگ عمید
درختی که شاخه های بسیار داشته باشد.
پیشنهاد کاربران
درشتی. بزرگی
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها