پرش کردن
معنی انگلیسی:
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
مترادف ها
تپیدن، پریدن، جست و خیز کردن، ورجه ورجه کردن، پرش کردن، لی لی کردن، بالا و پایین رفتن، جست زدن، از قلم اندازی، رقص کنان حرکت کردن، سفید گذاردن قسمتی از نقاشی
جست و خیز کردن، پرش کردن
پیشنهاد کاربران
جهیدن
جهش