پرسنگ. [ پ َ س َ ] ( اِ مرکب ) مخفف پارسنگ. ( مجمعالفرس از شعوری ج 1 ص 237 ).پرسنگ. [ پ َ س َ ] ( اِ ) فرسخ. رجوع به پرثنها شود.