فرهنگ اسم ها
معنی: پرستو، ( پهلوی، parastuk ) ( = پرستو )، ( = پرستو )
برچسب ها: اسم، اسم با پ، اسم دختر، اسم پهلوی، اسم فارسی، اسم پرنده، اسم طبیعت
لغت نامه دهخدا
از پرستوک اگر خوری لحمش
دیده را روشنی کند حاصل
خون او را چو زن بیاشامد
شهوت زن همه کند زایل.
یوسف طبیب ( از جهانگیری ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پرستوک*پرشتوک. پلشتوک.
شاپرستوک. شاپلشتوک *::
در زبان لری بختیاری به معنی
پرستو. مرغی که در حال پرستش است. شاه پرستوها
*پرنده ها*
Parastok
Pelshtok
Shah peleshtok
Shah parastok
شاپرستوک. شاپلشتوک *::
در زبان لری بختیاری به معنی
پرستو. مرغی که در حال پرستش است. شاه پرستوها
*پرنده ها*