پرزور و قوی

پیشنهاد کاربران

بسیارتوش ؛ پرزور. پرقوت. پرتوان :
از آن نامداران بسیارتوش
یکی بود بینادل و تیزهوش.
فردوسی.
شاه زور. ( ص مرکب ) شخص بسیار قوی . ( فرهنگ نظام ) .
پرتوان، زورمند، قدرتمند، آهنین پنجه، نیرومند، شدید

بپرس