پررو

/porru/

مترادف پررو: بی آزرم، بی ادب، بی حیا، بی شرم، چشم دریده، گستاخ، وقیح، جسور، مصر

متضاد پررو: کمرو

معنی انگلیسی:
rude, brazen faced, minx, audacious, barefaced, bold, boldfaced, brassy, brazen, bumptious, forward, gruff, immodest, impudent, pert, presumptuous, pushy, saucy, self-assertive, cheeky, flip, nervy, porky, punk, pusher, snotty, wise, rude, bossy, cheeky or saucu, familiar, perky, unblushing, fresh, bitchy

لغت نامه دهخدا

پررو. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) در تداول عامه ، بی شرم. سمج. بسیار بی شرم. سخت روی. دریده. وَقیح. وَقاح. سِترگ. شوخ. بی حیا. مقابل کم رو، محجوب ، خجل. شرمگین. شرمناک.
- امثال :
من کمرو بچه های محله پررو.
رجوع به امثال و حکم شود.

فرهنگ معین

(ی )(پُ ) (ص مر. )دریده ، بی شرم . بی حیا.

فرهنگ عمید

بی شرم، بی حیا.

گویش مازنی

/per roo/ پر رو – چشم دریده – بی حیا و بی شرم & پریروز دو روز پیش

واژه نامه بختیاریکا

( پر رو ( با حرکات زننده را گویند ) ) تشمال؛ چُک؛ زِرت؛ فِق؛ قِرت
دیسا
جِرک؛ ( جرکه ) ؛ زرت؛ رو رَهدِه

مترادف ها

fresh (صفت)
اماده، جسور، با روح، سرد، خنک، زنده، شیرین، پر رو، خرم، سبز، تر و تازه، تازه، باطراوت، تازه نفس، با نشاط

impudent (صفت)
خیره، گستاخ، پر رو، خیره چشم، عاری از شرم، چشم سفید

brassy (صفت)
بدل، بی شرم، پر رو، بی تدبیر، برنگ برنج، برنج مانند

presuming (صفت)
خود رای، جسور، از خود راضی، خود سر، پر رو

immodest (صفت)
جسور، گستاخ، بی شرم، پر رو، بی عفت، نا نجیب، مستهجن

barefaced (صفت)
گستاخ، بی شرم، پر رو، روباز

saucy (صفت)
پر رو

cheeky (صفت)
گستاخ، پر رو، دارای گونه های برامده، بی شرمانه

nervy (صفت)
پر رو، نیرومند، عصبانی، پر رگ و پی، پر عصب

pert (صفت)
جسور، گستاخ، پر رو، قشنگ، سرحال، بی پرده، غنچه دار، سالم و با روح

bold-faced (صفت)
جسور، گستاخ، پر رو، یک نوع حرف درشت، با صورت برافروخته از غضب و خشم

brazen-faced (صفت)
بی شرم، پر رو، سنگ روی، عاری از شرم

flip (صفت)
جسور، گستاخ، پر رو

lippy (صفت)
جسور، گستاخ، پر رو، دارای لب اویزان

pushing (صفت)
جسور، دلیر، پر رو، با پشتکار

فارسی به عربی

لعوب
جدید , دعی , صفیق , نقرة

پیشنهاد کاربران

سمج
پررو فردیست حد و حدود خود را نمی داند فک می کند همه خدمتگذار این فرد هستند
نوعی رفتار سواستفاده گرانه دارند برای تایید خود. حالا این رفتار از فقر می تواند شروع شود یا از تربیت خانواده برای به اصطلاح در آینده بچه موفق شود ولی دیگران آزار دهد ایرادی ندارد
...
[مشاهده متن کامل]

آدم پررو همه گونه ای وجود دارد از کاسب. مهمان. همسایه. رهگذر. دوست. . .
توقعات عجیب دارند به فرض پول دادی پس نگیر. من از فلان وسیله شما استفاده میکنم سراغش را نگیر. من آمده ام مهمانی پس صاحب اختیارم. فلان جنس هم بردار ببینم موجودی چقدر داری. حالا که همسایه ایم امشب می آییم منزل شما جلسه بگذاریم!. یکی دعوت میکنید می گویید تنها شما دعوتید برای خودش همراه می آورد بعد بیرون نمی روند. از کسی کمک نمی خواهید به زور خود مشکل ایجاد می کنند و بعد راه حل اجباری به آدم وارد می کنند. آدم پررو نباید شل و ول رفتار کنید خیلی محکم برخورد کنید عیب ندارد نمی گویند چه آدم بی ادبی آدم پررو زود جواب نه گفتید به هرشکلی. زود فراموش می کند باید خیلی صبورانه مبارزه کنید

آدم معمولا اول از همه از فامیل ضربه میخوره
پیرمرد فامیل داریم بسیار فضول و پررو طوری. که چون همسایه هستیم مرتب به بهانه های مختلف منزل ماست. یک تاسیساتی پیش آمد ایشان با پررویی فردی به ما معرفی و به قول معروف قالب کرد اول یک قیمتی طی کردیم و وسط کار. قیمت دیگری میگفت و مجبورمون می کرد کنار بیاییم. آنقدر به این لوله کش پرو بال داد. چند روز بعد اتمام کار این اقا با خانواده اش و این فامیل پرو آمدن به قول خودشان بازدید کنند. ما حالا دیگر نتوانستم در مقابل این سو استفاده کنار بیاییم و برخورد جدی داشتیم
...
[مشاهده متن کامل]

خواستم

Forward
چشم دریده. [ چ َ / چ ِ دَ دَ/ دِ ] ( ن مف مرکب ) کنایه از بی شرم و بی حیا باشد. ( برهان ) . چشم شوخ و شوخ چشم و بی حیا. ( آنندراج ) . بی حیا وگستاخ و بی شرم و بی ادب. ( ناظم الاطباء ) :
شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت
چشم دریده ادب نگاه ندارد.
حافظ ( از آنندراج ) .
Cheeky=پررو
کسی که از دیگران، فقط توقع دارد، ولی خودش کاری برای دیگران نمی کند.
Insolent
در زبان آذری به پررو" اوزلو" می گویند که یک اصطلاح است . معنی تحت الفظی آن به فارسی" رودار " می شود .
سنگ پا
Cheeky
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس