پرداختی

/pardAxti/

لغت نامه دهخدا

پرداختی. [ پ َ ] ( ص نسبی ) پرداخته. تأدیه کرده : وجوه پرداختی.

فرهنگ فارسی

در خور پرداختن

مترادف ها

payable (صفت)
قابل پرداخت، پرداختی، وابسته به پرداخت

پیشنهاد کاربران

پرداختی از حرفه روکار گیری قالی نشات گرفته شده است. وهمان پرداخت قالی می باشد.

بپرس