دیکشنری
مترجم
بپرس
پرخیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پرخیدن. [ پ َ دَ ] ( مص ) تفتیش کردن. برخیدن. ( زمخشری ).
فرهنگ معین
(پَ دَ ) (مص ل . ) تفتیش کردن .
فرهنگ عمید
تفتیش کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها