پرخونی

لغت نامه دهخدا

پرخونی. [ پ ُ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی پرخون.

فرهنگ فارسی

حالت و چگونگی پر خون

مترادف ها

hyperemia (اسم)
پرخونی، احتقان، خون انباری

پیشنهاد کاربران

بپرس