دیکشنری
مترجم
بپرس
پرجور
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پرجور. [ پ ُ ج َ / جُو ] ( ص مرکب ) پرجفا. ظالم. ستمگر.
فرهنگ فارسی
( صفت ) پر ستم پر جفا ستمگر ظالم.
فرهنگ عمید
پرجفا، ظالم، ستمکار، پرجوروجفا.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها