پرتکال

لغت نامه دهخدا

پرتکال. [ پ ُ ت ُ ] ( اِخ ) کشور پرتقال. کشور پرتگال.پرتگیس. رجوع به پرتقال ( کشور... ) شود. || شراب معروف کشور پرتقال که نوعی می پخته و به پرتو معروف است :
می شیرازیم از دردسر کشت
علاجش باده های پرتکال است.
؟
و رجوع به غیاث اللغات شود.

پیشنهاد کاربران

پرتقال
. . . نارنگی و لیمو را بیشتر از پرتکال و سایر محال در آنجا می آورند. . .
سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی به روسیه

بپرس