دیکشنری
مترجم
بپرس
پرتو کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پرتو کردن. [ پ َ ت َ / تُو ک َدَ ] ( مص مرکب ) در بعض لهجات ایرانی ، پرتاب کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها