پرتو افکنی

/parto~afkani/

مترادف پرتو افکنی: پرتوزایی، تشعشع، نورافشانی، نورافکنی، نورپاشی

معنی انگلیسی:
irradiation

مترادف ها

radiance (اسم)
پرتو، درخشندگی، تشعشع، تابندگی، پرتو افکنی، شید

radiancy (اسم)
پرتو، درخشندگی، تشعشع، تابندگی، پرتو افکنی، شید

irradiation (اسم)
پرتو افکنی

فارسی به عربی

انارة

پیشنهاد کاربران

بپرس