پرته

لغت نامه دهخدا

پرته. [ رُ ت ِ ] ( اِخ ) الکساندر پل. نقاش فرانسوی ، متولد و متوفی بپاریس ( 1826-1890م. ). او درابتدا مستخدم پست بود و از 1853 تا 1855 بمطالعه و تحصیل پرداخت. در فوریه سال 1855 ژنرال بسکه او را به قرم ( کریمه ) برد. پس از مراجعت بپاریس وی چهار پرده نقاشی به سالن تسلیم کرد: جنگ اینکرمان ، تصرف توپخانه ماملون ور، مرگ کلنل برانسیون و وظیفه ( یادگار سنگرهای قرم ). و چون با این نقاشی ها شهرتی یافت مصمم شد که ترسیم پرده های جنگی را تعقیب کند و در سال 1859 باز چند تابلو از خاطرات جنگهای قرم بساخت. دو پرده بسیار مشهور او: بامداد پیش از حمله و غروب پس از محاربه ( 1863م. ) است. با آنکه پرته از اصول رآلیسم دور نمیشود به سرباز منظره جالب و جاذب میدهد.

پرته. [ رُ ت ِ ] ( اِ ) نوعی از ذوحیاتین ، از خانواده پرتئیده که فاقد حس بینائی است و مخصوص آبهای زیرزمینی کارنیول و دالماسی ( واقع در یوگسلاوی ) میباشد.

فرهنگ فارسی

الکساندرپل نقاش فرانسوی ( و. پاریس ۱۸۲۶ - ف. پاریس ۱۸۹٠ م . ) وی در آغاز مستخدم پست بود و سپس به مطالعه و تحصیل پرداخت . در سال ۱۸۵۵ ژنرال بسکه او را به کریمه برد . پس از مراجعت بپاریس وی چهار پرده نقاشی به سالن تسلیم کرد که از آن جمله است : جنگ اینکرمان تصرف توپخانه ماملون ور مرگ کلنل برانسیون وظیفه ( یادگارهای سنگرهای کریمه ) و چون بوسیله این پرده ها شهرت داشت ترسیم پرده های جنگی را تعقیب کرد. دو پرده بسیار مشهور او : بامداد پیش از حمله و غروب پس از محاربه ( ۱۸۶۳ ) است . با آنکه پرتو از اصول ر آلیسم دور نمیشود بسرباز منظره ای جالب و جاذب میدهد .
نوعی از ذوحیاتین از خانواده پرتئیده

پیشنهاد کاربران

بپرس