دیکشنری
مترجم
بپرس
پراکنده وپریشان کردن
دنبال کنید
مترادف ها
scatter
(فعل)
افشاندن، پخش کردن، از هم جدا کردن، متفرق کردن، پراکنده وپریشان کردن
فارسی به عربی
بعثرة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها