پراکنده روز. [ پ َ ک َ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) شوربخت. بدبخت : پس از گریه مرد پراکنده روزبخندید کای مامک دلفروز.سعدی.
پراکنده روز ؛ پریشان حال. بدبخت. تیره روز:پس از گریه مرد پراکنده روزبخندید کای بابک دلفروز. . . سعدی.+ عکس و لینک