مضطرب، پر التهاب
پرالتهاب
/por~eltehAb/
مترادف پرالتهاب: پرشور، پرهیجان، افروخته، سوزان، ملتهب
متضاد پرالتهاب: بی التهاب
معنی انگلیسی:
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پُراِلتِهاب: پرجوش - و - خروش، پرخروش، پرتب - و - تاب، پرشور، شوریده، پرهیجان، افروخته، برافروخته، سوزان، فروزان، آشفته