پرارزو

/por~Arezu/

لغت نامه دهخدا

( پرآرزو ) پرآرزو. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) سخت آرزومند :
بمانم پر از درد و اندوه و خشم
پر از آرزو دل ، پراز آب چشم.
فردوسی.

فرهنگ فارسی

( پر آرزو ) سخت آرزومند

فرهنگ عمید

( پرآرزو ) بسیارآرزومند، دارای آرزوی بسیار: کنون گر شاد و گر غمناک رفتم / دلی پرآرزو با خاک رفتم (عطار۱: ۲۰۲ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس