پرار
فرهنگ معین
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
پِرار: پیرار، سال قبل از پار
در اندیشه ی پار و پیرار ماندن: کنایه از عمر امسال و سال پیشین خویش را ضایع کردن، کنایه از ضایع کردن و حدر دادن عمر.
( ( عمر امسال و پار ضایع کرد
هر که دربند پار ماند و پِرار ) )
... [مشاهده متن کامل]
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص۳۶۷. )
در اندیشه ی پار و پیرار ماندن: کنایه از عمر امسال و سال پیشین خویش را ضایع کردن، کنایه از ضایع کردن و حدر دادن عمر.
( ( عمر امسال و پار ضایع کرد
هر که دربند پار ماند و پِرار ) )
... [مشاهده متن کامل]
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص۳۶۷. )