پر چین کردن
فرهنگ فارسی
مترادف ها
محکم کردن، پرچ کردن، پر چین کردن، بهم میخ زدن، با میخ پرچ محکم کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نشان کردن، نامزد کردن
شاید به معنای دورکسی پرچین و حفاظت نهادن ودیا پرهایش را چیدن تا نپرد باشد
شاید به معنای دورکسی پرچین و حفاظت نهادن ودیا پرهایش را چیدن تا نپرد باشد