لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. ثابت قدم.
پیشنهاد کاربران
واقعی، جدی، استوار، کوه مانند
پر و پا قرص : [ اصطلاح در تداول عامه ] دائمی ، همیشگی ، ثابت قدم . دارای اعتقاد محکم، استوار.
( ( مغازدار گفت "خدمت شما عرض کنم. خانم بنده هم اول که کیوی تازه امده بود گفت کیوی و مربا ؟ولی حالا مشتری پرو پاقرص شده . " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص89 . ) )
( ( مغازدار گفت "خدمت شما عرض کنم. خانم بنده هم اول که کیوی تازه امده بود گفت کیوی و مربا ؟ولی حالا مشتری پرو پاقرص شده . " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص89 . ) )