preoccupied (صفت)گرفتار، شیفته، پریشان حواس، پرمشغلهhardscrabble (صفت)پرمشغله، سخت مشغول، دارای زندگانی سخت و مشکل
پُرمَشغَله: پرکار، گرفتارکننده، درگیرکنندهhardly have time to thinkbusy as a beeas busy as a beeswamped+ عکس و لینک