پر ریختن
فرهنگ فارسی
مترادف ها
پوست انداختن، پر ریختن
حبس کردن، پر ریختن، میو میو کردن، در اصطبل نگهداری کردن، موی ریختن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کرک و پر ریختن: کنایه از ترسیدن، جا زدن، کم آوردن هم راه با ترس و ناتوانی
در زبان ترکی اصطلاحی است که می گویند:: قورخودان تؤک توکور " معنی تحت الفظی می شود " از ترس مو می ریزد :" ولی در اصطلاح یعنی : بسیار می ترسد .
پر ریختن:عاجز ماندن
( ( شحنه شب خون عسس ریخته
بر شکرش پر مگس ریخته ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 273 . )
( ( شحنه شب خون عسس ریخته
بر شکرش پر مگس ریخته ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 273 . )