پر خون و درد کردن دل کسی

پیشنهاد کاربران

پر خون و درد کردن دل کسی ؛ سخت اندوهناک و متأثر ساختن وی :
چو کهرم که از خون فرشیدورد
دل لشکرم کرد پر خون و درد.
فردوسی.

بپرس