پر افاده
مترادف پر افاده: افاده دار، بوالفضول، پرادعا، پرمدعا، خودستا، فضول، فیسو، گنده دماغ، متکبر، مغرور
متضاد پر افاده: بی افاده
برابر پارسی: خودپسند، پرباد، فیسو
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
خود رای، متکبر، مغرور، گستاخ، سرکش، پرنخوت، گردن فراز، پر افاده، برتن، پر از باد غرور، عظیم، غراب، غره، خود بین
متکبر، مغرور، پر افاده، غراب، والا، باددرسر
مغرور، پر افاده
پر افاده
پر افاده، دارای قیافه تحقیر امیز، پر کبر
حتمی، پر افاده، غره
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کسی که فکر می کند از دیگران زرنگ تر است