پذیرفتاری
لغت نامه دهخدا
- پذیرفتاری کردن ؛ کفالت. ضمانت. ضمان. اکفال.
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. فرمان برداری.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه آزاد فارسی
پَذیرُفْتاری (susceptibility)
در فیزیک، نسبت شدت مغناطش تولیدشده در یک ماده، به شدت میدان مغناطیسی واردشده بر آن ماده. این کمیت معیاری است که میزان آمادگی ماده را برای مغناطیس شدن براثر میدان مغناطیسی وارده نشان می دهد. پذیرفتاری در مواد دیامغناطیس دارای مقدار منفی ولی کم، در مواد پارامغناطیس به صورت مثبت و با کم مقدار ، و در مواد فرومغناطیس دارای مقدار مثبت و زیاد است. نیز ← مغناطیس
در فیزیک، نسبت شدت مغناطش تولیدشده در یک ماده، به شدت میدان مغناطیسی واردشده بر آن ماده. این کمیت معیاری است که میزان آمادگی ماده را برای مغناطیس شدن براثر میدان مغناطیسی وارده نشان می دهد. پذیرفتاری در مواد دیامغناطیس دارای مقدار منفی ولی کم، در مواد پارامغناطیس به صورت مثبت و با کم مقدار ، و در مواد فرومغناطیس دارای مقدار مثبت و زیاد است. نیز ← مغناطیس
wikijoo: پذیرفتاری
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید