پذرام

لغت نامه دهخدا

پذرام. [ پ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) پدرام. خرم. دلگشا. مجلسی باشد خرم و دلگشا. ( اوبهی ). مجلسی باشد خرم و دلگشا و نیکو چون باغ و خانه وجای خوب و هر چه بدین ماند. و رجوع به پدرام شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس