پدرکش

/pedarkoS/

معنی انگلیسی:
parricide, patricide

لغت نامه دهخدا

پدرکش. [ پ ِ دَ ک ُ ] ( نف مرکب ) آنکه پدر خویش کشد :
پدرکش پادشاهی را نشاید
وگر شاید بجز شش مه نپاید
( و در این بیت اشاره است به شیرویه که پدرخویش خسروپرویز را بقتل آورد ).
مگر در سر نداری ای پسر هش
چه جوئی مهربانی از پدرکش.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آنکه پدر خویش را کشد .

فرهنگ عمید

کسی که پدر خود را کشته باشد، کشندۀ پدر.

مترادف ها

parricide (اسم)
خائن به میهن، قاتل والدین، پدر کش

پیشنهاد کاربران

بپرس