دیکشنری
مترجم
بپرس
پدر کشتگی
/pedarkoStegi/
معنی انگلیسی
:
blood feud
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پدرکشتگی. [ پ ِ دَ ک ُ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی پدرکشته. || بغضاء. کینه.
فرهنگ فارسی
۱- حالت و چگونگی پدر کشته ۲- کینه بغضائ . پدر کشتگی سخت داشتن .
فرهنگ عمید
۱. حالت پدرکشته.
۲. [مجاز] کینه و دشمنی سخت.
پیشنهاد کاربران
ناراحت بودن و دلخور بودن از کسی و بد رفتاری با او و صاف نبودن با او
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها