پخیدن

پیشنهاد کاربران

پِخیدن = پِخ کردن ، یک دفعه به سر کسی داد کشیدن .
( ( جربزه یک بچه گربه را ندارد و پخی تو دلش کنی از هم وا می رود و من دیگر نمی توانستم سرم را پیش اهل محل بلند کنم. ) ) ( صادق چوبک ، آتما سگ من )
پِخیدن = پِخ کردن.
پَخیدن = پخش زمین شدن.

بپرس