پخی


معنی انگلیسی:
cant, splay

گویش مازنی

/paKhi/ کند شدن لبه ی تیز کارد - کز کردن – سکوت اختیار کردن ۳گوشه و زایده ۴فرورفتگی دیوار یا دیگر اجسام

دانشنامه آزاد فارسی

پَخی (ellipticity)
در بیضی، تفاضل قطرهای بزرگ و کوچک بیضی، تقسیم بر قطر بزرگ آن. هرچه این نسبت، که همواره کوچک تر از یک است بزرگ تر باشد، بیضی کشیده تر و هرچه کوچک تر باشد، بیضی به دایره نزدیک تر است. در بیضی وار دورانی، پخی عبارت است از تفاضل قطر استوایی و طول محور دوران، تقسیم بر قطر استوایی.

پیشنهاد کاربران

بپرس