پخش کردن


معنی انگلیسی:
broadcast, circulate, deliver, diffuse, dispense, disperse, dissipate, distribute, effuse, spread, to scatter, to distribute, to broadcast, transmit

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- پراکنده کردن پاشیدن متفرق کردن . یا پخش کردن روز بر کسی یا بر دل کسی . پریشان کردن روزگار یا خاطر او. ۲- یخت ریز ریز و خرد کردن. ۳- بخش کردن بخشیدن تقسیم کردن توزیع کردن .

فرهنگستان زبان و ادب

{distribute} [مهندسی مخابرات] ارسال اطلاعات صوتی یا تصویری اعم از پخش و تک پخش و چندپخش و مانند آن متـ . توزیع کردن

واژه نامه بختیاریکا

پِرگِنیدِن
جُل جُل کِردِن

دانشنامه عمومی

پخش کردن (شبکه رایانه ای). در شبکه رایانه ای، مخابرات و نظریه اطلاعات، پخش کردن یا انتشار ( به انگلیسی: Broadcasting ) روشی برای انتقال پیام به تمام گیرندگان به طور همزمان است.
پخش کردن می تواند به عنوان یک عملیات در لایهٔ بالای شبکه مثلاً در یک برنامه انجام شود، به عنوان مثال، پخش کردن در رابط ارسال پیام؛ یا ممکن است یک عملیات در لایهٔ پایین شبکه باشد، به عنوان مثال پخش کردن در اترنت.
ارتباط همه به همه یک روش ارتباطی رایانه ای است که در آن هر فرستنده پیام ها را به همه گیرندگان یک گروه منتقل می کند. در شبکه، این ارتباط را می توان با استفاده از پخش کردن یا چندپخشی انجام داد. این روش، متفاوت با روش نقطه به نقطه است که در آن هر فرستنده تنها با یک گیرنده ارتباط برقرار می کند. [ ۱]
چهار روش اصلی آدرس دهی در پروتکل اینترنت وجود دارد:
تک پخشی ( به انگلیسی: Unicast ) با استفاده از ارتباط یک به یک بین فرستنده و مقصد، پیامی را به یک گره خاص تحویل می دهد: هر آدرس مقصد به طور منحصر به فرد یک نقطه پایانی گیرنده را شناسایی می کند.
• پخش کردن ( به انگلیسی: Broadcasting ) با استفاده از ارتباط یک به همه، پیامی را به تمام گره های شبکه ارائه می کند. یک دیتاگرام ( یا بسته ) از یک فرستنده به تمام نقاط انتهایی احتمالاً چندگانه مرتبط با آدرس پخش هدایت می شود. شبکه به طور خودکار دیتاگرام ها را در صورت نیاز بازپخش می کند تا به تمام گیرندگان در محدوده پخش دسترسی پیدا کند، که عموماً یک زیرشبکه کامل شبکه است.
• چندپخشی ( به انگلیسی: Multicast ) پیامی را به گروهی از گره ها که علاقه مندی خود را برای دریافت پیام ابراز کرده اند، ارائه می دهد. دیتاگرام ها به طور همزمان در یک انتقال به بسیاری از گیرندگان هدایت می شوند. چندپخشی با پخش متفاوت است زیرا آدرس مقصد زیرمجموعه ای از گره های قابل دسترسی را مشخص می کند، نه لزوماً همه.
هریابی ( به انگلیسی: Anycast ) یک پیام را به هر یک از گروه های گره ارائه می دهد، الگوریتم مسیریابی، گیرنده واحدی را از هر گروه انتخاب می کند که بر اساس فاصله یا اندازه گیری هزینه، نزدیک ترین گیرنده است.
در شبکه های رایانه ای، پخش کردن به معنای انتقال یک بسته به نحوی است که توسط همه دستگاه های موجود در شبکه دریافت شود. در عمل، پخش کردن به یک دامنه پخش محدود می شود.
عکس پخش کردن (شبکه رایانه ای)عکس پخش کردن (شبکه رایانه ای)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

نشر

مترادف ها

spread (فعل)
منتشر کردن، پخش کردن، پهن کردن، گسترش یافتن، منتشر شدن، فرش کردن، گستردن، پهن شدن، بصط و توسعه یافتن

propagate (فعل)
زیاد کردن، انتشار دادن، منتشر کردن، پروردن، پخش کردن، تکثیر کردن، قلمه زدن، رواج دادن، گستردن، پخش شدن

divide (فعل)
جدا کردن، تقسیم کردن، بخش کردن، طبقه بندی کردن، پخش کردن، مجزا کردن، سوا کردن، قسمت کردن

distribute (فعل)
تقسیم کردن، توزیع کردن، پخش کردن، تعمیم دادن

give out (فعل)
توزیع کردن، اعلان کردن، پخش کردن، بیرون دادن، تمام شدن، کسر امدن

shift (فعل)
تغییر دادن، انتقال دادن، پخش کردن، تعویض کردن، تغییر مسیر دادن، تغییر مکان دادن

broadcast (فعل)
منتشر کردن، رساندن، پخش کردن، پراکندن، اشاعه دادن

diffuse (فعل)
افشاندن، منتشر کردن، پخش کردن، پراکنده کردن

sparge (فعل)
پاشیدن، پخش کردن، گل مالی کردن

cast (فعل)
معین کردن، ریختن، پخش کردن، انداختن، در قالب قرار دادن، افکندن، بشکل در اوردن

scatter (فعل)
افشاندن، پخش کردن، از هم جدا کردن، متفرق کردن، پراکنده وپریشان کردن

strew (فعل)
پاشیدن، ریختن، پخش کردن

effuse (فعل)
پخش کردن، فوران کردن، بیرون ریختن از، ریختن، پاشیدن

flange (فعل)
پخش کردن، لبه دار کردن

ted (فعل)
پخش کردن، ولو کردن، برگردان کردن

فارسی به عربی

بعثرة , تقسیم , مستفیض , وزع ، إذاعة
( پخش کردن (از رادیو ) ) ارسال
( پخش کردن (رل میان بازیگران ) ) ممثلون

پیشنهاد کاربران

Portion out
پراکنیدن
dole something ↔ out
Pass out

سریال"مسافر"
Hand out
Give out
Put out

بپرس