پخجیزیدن. [ پ َ دَ ] ( مص ) در فرهنگ اسدی نسخه ٔنخجوانی آمده است : پخجیز، غلتیدن است. عسجدی گوید:چه سود کند که آتش عشقش دوداز دل من همی برانگیزدپیش همه مردمان و او عاشق ( کذا )جوینده ( کذا ) بخاک بربپخجیزد.و رجوع به پخچیزیدن شود.