پختو. [ پ ُ ] ( اِخ ) پشتو.یکی از لهجه های فارسی معمول در بعض طوائف روستائی وصحرانشین افغان. و این زبانی نهایت بدوی است و از آن زبان شعر و کتابت کردن تکلف و تجشمی بیهوده است.
پختو. [ پ َ ] ( اِ ) تندر. رعد. ( لغت فرس اسدی ) :
عاجز شود از اشک و غریو من
هر ابر بهارگاه با پختو.
رودکی.
و این کلمه در بعض لغت نامه ها پخنو آمده است بهمین معنی.