دیکشنری
مترجم
بپرس
پخ پخ کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پخ پخ کردن. [ پ ِ پ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول اطفال ؛ بریدن چنانکه سر مرغ و گوسپند و جز آن را.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) بریدن چنانکه سر مرغ و گوسفند و جز آنرا .
پیشنهاد کاربران
پِخ پِخ کردن : [عامیانه، کنایه ] سر بریدن در زبان کودکان.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها