پتی
/pati/
مترادف پتی: برهنه، عریان، عور، لخت، آشکار، واضح، تهی، خالی
متضاد پتی: پوشیده، مستور
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- قلیه پتی ؛ جیروویر، جَغوربَغور. حسرةالملوک. و آن طعامی است فقرا را از روده خردکرده که با روغن و پیاز سرخ کنند و سرکه بر آن مزید کنند. و گاه از جگر خردکرده سازند.
|| آشکار.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. برهنه، لخت.
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:پچ، شهر (صربستان)
wikijoo: پتی
پیشنهاد کاربران
پتی =به فتح پ
درزبان لکی به معنای برهنه ورت و لخت و خالی و. . . می باشد که با معنای فارسی آن یکی است . اما به معنای دیگری هم مورد استفاده قرار می گیرد :
پتی =رایگان ، مفت ، بی پول چیزی را گرفتن . مجانی
درزبان لکی به معنای برهنه ورت و لخت و خالی و. . . می باشد که با معنای فارسی آن یکی است . اما به معنای دیگری هم مورد استفاده قرار می گیرد :
پتی =رایگان ، مفت ، بی پول چیزی را گرفتن . مجانی
در لری یعنی خالی یا برهنه
در شیراز به معنی لخت و برهنه هست و یه واژه فارسی هست
پتی: برهنه ، بدون کفش ، در زبان ترکی " آیاق یالین " گفته می شود .
( ( یک توسری سنگین و چند تا کشیده دوباره او را رو زمین پرت کرد. چهره اش با درد گریه آلودی باز و بسته میشد. چهره اش زور میزد. سیزده سال داشت وپاهایش پتی بود. ) ) ( صادق چوبک ، دزد قالپاق )
( ( یک توسری سنگین و چند تا کشیده دوباره او را رو زمین پرت کرد. چهره اش با درد گریه آلودی باز و بسته میشد. چهره اش زور میزد. سیزده سال داشت وپاهایش پتی بود. ) ) ( صادق چوبک ، دزد قالپاق )
پتی ( pati ) یا پتیک= خالی، تهی، بسته به کاربرد آن در جمله معانی متفاوتی می تواند داشته باشد. تخلیه کردن، در صورت کاربرد آن با اسم فردی منظور کسی که هیچگونه پیشوند ( آ، حاج، کل، مش. . . . . . ) ندارد.
در یک سروده شیرازی از بیژن سمندر
با پوی پتی تنگیدی رو کُمُم کمم پکندی
حالو کمم پکندی به درک، دلم شُکندی
با پوی پتی تنگیدی رو کُمُم کمم پکندی
حالو کمم پکندی به درک، دلم شُکندی
در لری بختیاری
پَتی: خالی، بدون چیز دیگر
پَتی: خالی، بدون چیز دیگر
برابر واژه empty
آری از یک ریشه هستند و چون زبانهای هندواُروپایی هستند برابرش می شود:
empty
در گفتار لری :
پا پَتی= پا برهنه
کیسه پَتی = کیسه خالی
نان پَتی = نان تنها و بدون خوراک دیگر
شاید تهی و پَتی از یک ریشه باشند.
پا پَتی= پا برهنه
کیسه پَتی = کیسه خالی
نان پَتی = نان تنها و بدون خوراک دیگر
شاید تهی و پَتی از یک ریشه باشند.
پا پَتی = بدون کفش، پای برهنه که در عربی حافی و حفی گویند
حضرات آقای دهخدا عربی دوست تشریف داشتن!
پَتی - واژه ای اَست به معنای خالی و تنها و لخت که در زبان لری وکردی کاربرد داردکه واردزبان فارسی شده
پَتی - واژه ای اَست به معنای خالی و تنها و لخت که در زبان لری وکردی کاربرد داردکه واردزبان فارسی شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)