پتوس

لغت نامه دهخدا

پتوس. [ پ ِ ] ( اِخ ) مردی رومی که او را به تهمت مخالفت با کُلد امپراطور روم محکوم به مرگ کردند و زن او مسماة به آرّی آرّیا پیش از او خود را بکشت و قبل از مرگ برای تشجیع شوهر خود گفت «پتوس ، بنگر مرگ را تعبی نیست » .

فرهنگ فارسی

مردی رومی

پیشنهاد کاربران

"لوکَژ"
لوکژ، نام پارسیِ گیاه پتوس است.
لوک در زبان مردم سیستان به گیاه پیچک و عشقه ( داردوست ) گفته می شود؛ گیاه پتوس نیز به خاطر همانندی به پیچک و داشتن شاخه های کژ، در پارسی لوک کژ، لوکژ نامیده شده است.
پتوس که لغت پشتو است به دری ترجمه کنید

بپرس