پترارک

لغت نامه دهخدا

پترارک. [ پ ِ ] ( اِخ ) شاعر معروف ایتالیائی متولد بسال 1304 م.703/ هَ.ق. در آرززو. وی مورخ و متتبعی بزرگ و صاحب مطالعات کثیره درکتب خطی قدیم و یکی از مبرزترین افراد بشردوستان در عصر تجدد بود و شهرت وی بیشتر در منظومه هائی است بزبان عمومی. وفات وی در سال 1374 م./ 775 هَ. ق.

دانشنامه آزاد فارسی

پِتْرارْک (۱۳۰۴ـ۱۳۷۴م)(Petrarch)
(نام اصلی: فرانچسکو پترارکا) شاعر ایتالیایی، انسان گرا، و پیشوای تجدید حیات دانش کلاسیک. نغمه ها (نیز مشهور به اشعار غنایی پراکنده) حاوی آوازهای عاشقانه، ترانه ها، و غزل های او در ستایش از عشق آرمانی اش به لورا است که نخستین بار در ۱۳۲۷ ملاقاتش کرد. لورا متأهل بود و عشق پترارک را نپذیرفت. با این حال، عشق لورا سرچشمۀ آفرینش بزرگ ترین سروده های ادبی ایتالیا شد. این آثار، اشعار غنایی رنسانس را شکل دادند و تأثیر عمیقی در اشعار عاشقانۀ فرانسوی و انگلیسی گذاشتند. پترارک مبتکر قالب غزل نیست، اما از نخستین سرایندگان زیباترین غزل هاست و شاعران پس از او «غزل های پترارکی» را به منزلۀ الگویی آرمانی تحسین می کردند. دل مشغولی پترارک تجدید حیات شکوه روم و اعتبار و عظمت رومی ها در امور جهانی بود و حاکمان عصر خود را واداشت تا از قهرمانان روم باستان پیروی کنند. خواستار آن بود که دربار نظام پاپی از آوینیون به روم بازگردانده شود. پترارک که از معتقدان پرشور عظمت ادبیات باستان در احیای تقوا، فرهنگ، و نظام اجتماعی کهن در عصری خفت بار بود، الهام بخش تمایل و دلبستگی جدیدی به مطالعۀ آثار کلاسیک در ایتالیا و اروپا شد و بیش از هر کس دیگری دانشمندان جوان را به بررسی دانش کهن هدایت می کرد. از دوستان بوکاتچو بود و از تلاش های کولادی ریئنتسی، اصلاح طلب سیاسی، در برقراری جمهوری سبک رومی در ۱۳۴۷ پشتیبانی کرد. از اشعار ایتالیایی پترارک پیروزی ها (نمونه هایی تمثیلی از پیروزی های عشق، بی پیرایگی، مرگ، شهرت، زمان، و ابدیت) است. اشعار لاتینی او نیز عبارت اند از شعر حماسی افریقا، مردان نامدار، سرودهای شبانی، داروهای هر سرنوشت، تقوای زندگی مذهبی و زندگی در انزوا. اسرار من زندگی نامه ای معنوی در قالب گفت وگو میان شاعر و اوگوستین قدیس است. پترارک در آرتسو زاده شد و در ۱۳۱۲ همراه پدر و مادرش به آوینیون رفت. در مون پلیه حقوق خواند، و سپس در دانشگاه بولونیا تحصیلاتش را ادامه داد، اما این رشته را با ذوق شاعرانه و تحسین پرشورش از ادبیات کلاسیک، با داشتن الگوهایی همچون سیسرون و ویرژیل، ناسازگار یافت. در ۱۳۲۶ به آوینیون بازگشت و برگزاری آیین تقدیس کشیشان را اختیار کرد، اما علایق و شیوۀ زندگی اش همچنان غیردینی بود. پترارک از ۱۳۳۳ سفرهای بسیار کرد، اما از ۱۳۳۷ به بعد مدت های طولانی در وکلوز، نزدیک آوینیون، در انزوا مشتاقانه به مطالعه پرداخت. در همین جا بود که طرح منظومۀ افریقا، سروده شده به لاتینی، دربارۀ اسکیپیو آفریکانوس مایور را در سر پروراند. در ۱۳۴۱ ملک الشعرای روم شد. سال های باقی عمر را در میلان، ونیز، و سرانجام آرکوآ، نزدیک پادوا، گذرانید. موقوفات بسیاری داشت که از درآمد آن ها استفاده می کرد. نامه نگار پاپ ها و شاهان و نیز سرحلقۀ محفل دانشمندان سراسر اروپا بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس