پایکوبی کردن


معنی انگلیسی:
dance, gambol, trip

مترادف ها

stomp (فعل)
پایکوبی کردن

فارسی به عربی

قدم

پیشنهاد کاربران

رقصیدن
come and trip it as you go . . .
( جان میلتون ) بیایید و حین رفتن پایکوبی کنید . . .
ورجه ورجه کردن

بپرس