پایه گذار

/pAyegozAr/

مترادف پایه گذار: بنیانگزار، موسس، واضع

معنی انگلیسی:
author

مترادف ها

grounder (اسم)
پایه گذار، کار گذار

پیشنهاد کاربران

پی ریز. [ پ َ / پ ِ ] ( نف مرکب ) آنکه پی ریزد. آنکه بنیان نهد. آنکه اساس و بنیاد نهد. || ( ق مرکب ) در تداول عامه ، متصل . پیوسته . پیاپی . یک ریز. علی الاتصال .
پایه گذار: املای این کلمه به همین صورت صحیح است. بعضی آن را به صورت پایه گزار با ( حرف ز ) می نویسندو غلط است: .
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۸۹.
founder
تاسیس کننده
باعث و بانی انجام کار یا موضوعی

بپرس