پایه ستون


معنی انگلیسی:
pedestal

مترادف ها

plinth (اسم)
ته ستون، پایه ستون، پایه مجسمه، ازاره

base of a column (اسم)
پایه ستون

socle (اسم)
پایه ستون، برامدگی پایه ستون و امثال آن

pedestal (اسم)
شالوده، پایه ستون

footing (اسم)
وضع، پایه ستون، جای پا

base of a pillar (اسم)
پایه ستون

فارسی به عربی

ممشی , موطی

پیشنهاد کاربران

تیرک، استوانه، رکن، عماد، عمود، قایمه، جرز، گروه، دسته، صف، اساس، ریشه، اس، بنیان، بنیاد، اصل

بپرس