دیکشنری
مترجم
بپرس
پایدان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پایدان. ( اِ مرکب ) کفش. ( شعوری ) :
چون بگردد پای او از پایدان
آشکوخیده بماند همچنان.
رودکی.
فرهنگ فارسی
( اسم ) کفش .
فرهنگ معین
(اِمر. ) کفش .
فرهنگ عمید
= پاافزار
واژه نامه بختیاریکا
پادُو
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها