پایاپای

/pAyApAy/

مترادف پایاپای: پابه پا، تهاتر، تهاتری، مبادله، متبادل، هم بر

معنی انگلیسی:
barter, exchange, swap

لغت نامه دهخدا

پایاپای. ( اِ مرکب ) تهاتُر. پابپا. عمل دو کس یا دو کشور که طلب های خود را بجای وامهائی که بهم دارند حساب کنند. || مبادله. || هم بَر :
لبی ز نان جنازه بگورکن ندهد
وگر بباید با مرده خفت پایاپای.
سوزنی.

فرهنگ فارسی

دادوستدجنسی، معاوضه جنس باجنس بین دوکشور
( اسم ) ۱-عمل دو کس یا دو کشور که طلبهای خود را بجای وامهایی که بهم دارند حساب کنند پابپا تهاتر . ۲- مبادله. ۳- هم بر : ( لبی ز نان جنازه بگور کن ندهند و گر بباید با مرده خفت پایاپای . ) ( سوزنی لغ. )

فرهنگ معین

(اِمر. ) داد و ستدِ جنسی ، معامله ای که در آن پول رد و بدل نشود.

فرهنگ عمید

ویژگی معامله ای که با معاوضۀ جنس و بدون پول انجام می شود، دادوستد جنسی، تهاتری.

واژه نامه بختیاریکا

گا بِگا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پایاپای مبادله کردن، در نظامهای مبادلاتی جوامع ابتدایی رایج بوده است. هنگام ظهور اسلام به سبب عدم نیاز، استفاده از پول در بین اعراب رایج نبود؛ ازاین رو مبادلات به صورت پایاپای انجام می گرفت. از این عنوان در باب تجارت یاد شده است.
پایاپای با همان معاملۀ عین با عین به معنی مبادلۀ کالا در برابر کالا و نیز محاسبۀ دو طلب به گونۀ تهاتر است.
← بررسی معنی نخست
آیا ماهیّت مبادلۀ پایاپای- که معاوضه نیز نامیده می شود- بیع است یا چیزی دیگر؟ مشهور آن را بیع دانسته اند؛ لیکن برخی- از این جهت که دو کالای مبادله شده یکی مبیع و دیگری ثمن قرار داده نمی شود- چنین مبادله ای را از حقیقت بیع خارج دانسته اند.
احکام مبادلۀ پایاپای
مبادلۀ پایاپای بنابر بیع بودن، مشمول احکام آن خواهد بود. در مبادلات پایاپای، جواز دریافت اضافی در کالاهای وزنی یا پیمانه ای مشروط به غیر متجانس بودن آنها است. در فرض همجنس بودن کالاها، دریافت زیادی، ربا محسوب می شود و حرام است.

مترادف ها

mutually beneficial (صفت)
پایاپای

پیشنهاد کاربران

یک چیز در مقابل چیز دیگر. . . پایا پای یک اصطلاح تورکی است. بو اونون پای. . بو سنین پای ن. . بودا منیم پای م. . . . . . . یا منیم پای م هانی؟؟؟؟ پای لاشماق. پای لاماق فعلهای پای است.
همچندان ؛ برابر. مساوی. همان اندازه به همان مقدار : گروهی گفتند چهل وپنجمین بودند [ کشتگان ] و همچندان اسیر بودند. ( ترجمه ٔ طبری بلعمی ) . و این منذر را پسری بود نام او نعمان بن المنذر همچندان بهرام بود با او بزرگ همی شد. ( ترجمه ٔ طبری بلعمی ) .
بازی جالبی
پایاپای : در زمان قدیم یکی از مفاهیم واژه پا یا به تلفظ کهن تر پِی به معنای انداره گیری سهم و حق افراد بوده است این کلمه هنوز هم در زبان ترکی پای تلفظ می شود که به معنای سهم می باشد و کلمه پایاپا نیز به معنای تعویض سهم کسی باکس دیگر بوده است. در ترکی می شود پایا پای یعنی سهم در مقابل سهم . در زبان ترکی پایلاماق یعنی سهم هر کسی را به خودش دادن و پای یعنی سهم افراد . در زبان ترکی امروزه به هدیه و هر چیزی که از کسی به کسی دیگر اهدا می شود پای می گویند.
...
[مشاهده متن کامل]

شهریار گفته :
هــر گوزلدن بیــر گـــول آلیب
ســن گـــوزه له پای دئمیشم
از هر زیبا رویی گلی هدیه گرفته ام و و برای تو هدیه داده ام .

بپرس