[ویکی فقه] حضرت یوسف علیه السلام به قدری محبوبیت اجتماعی پیدا کرده و عزّت فوق العاده ای نزد مردم مصر داشت که پس از فوتش بر سر محل به خاک سپاریش نزاع شد.
هر طایفه ای می خواست جنازه یوسف در محل آن ها دفن شود، تا قبر او مایه برکت در زندگی شان باشد. بالاخره رأی بر این شد که جنازه یوسف را در رود نیل دفن کنند، زیرا آب رود که از روی قبر رد می شد مورد استفاده همه قرار می گرفت و با این ترتیب همه مردم به فیض و برکت وجود پاک حضرت یوسف علیه السلام می رسیدند.صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چون تو فرزند بزاید
جابه جایی
جنازه حضرت یوسف علیه السلام را در میان رود نیل دفن کردند تا زمانی که حضرت موسی علیه السلام می خواست با بنی اسرائیل از مصر خارج شود. در این هنگام جنازه را از قبر درآورده و به سوی فلسطین آورده و دفن کردند، تا به وصیت حضرت یوسف علیه السلام عمل شده باشد. خداوند به پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله خطاب نموده و می فرماید:«ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیبِ نُوحِیهِ إِلَیکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ یمْکُرُونَ؛ این ها از اخبار غیبی است که به تو وحی کردیم، تو نزد برادران یوسف نبودی در آن موقعی که مکر کردند (تا یوسف را به چاه بیفکنند).» «لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِی الْأَبْصار...؛ در داستان های ایشان (یوسف و یعقوب و برادران یوسف و داستان های پیامبران دیگر)، درس های آموزنده ای برای صاحبان بصیرت است.» این داستان ها حاکی از واقعیت های حقیقی است، نه آن که آن ها را ساخته باشند.
پیداکردن قبر
مدتی ماه (بر اثر ابرهای متراکم) بر بنی اسرائیل طلوع نکرد (هرگاه می خواستند از مصر به طرف شام بروند احتیاج به نور ماه داشتند و گرنه راه را گم می کردند) به حضرت موسی علیه السلام وحی شد که استخوان های یوسف را از قبر بیرون آورد (تا وصیت او انجام گیرد) در این صورت، ماه را بر شما طالع خواهم کرد.موسی علیه السلام پرسید که چه کسی از جایگاه قبر یوسف آگاه است؟ گفتند: پیرزنی آگاهی دارد. موسی علیه السلام دستور داد که آن پیرزن را که از پیری، فرتوت و نابینا شده بود، نزدش آوردند. حضرت موسی علیه السلام به او فرمود: «آیا قبر یوسف را می شناسی؟»پیرزن عرض کرد: آری.حضرت موسی علیه السلام فرمود: ما را به آن اطّلاع بده.او گفت: اطلاع نمی دهم مگر آن که چهار حاجتم را بر آوری:اول: این که پاهایم را درست کنی.دوم: اینکه از پیری برگردم و جوان شوم.سوم: آن که چشمم را بینا کنی.چهارم: آن که مرا با خود به بهشت ببری.این مطلب بر موسی علیه السلام بزرگ و سنگین آمد. از طرف خدا به موسی علیه السلام وحی شد، حوائج او را برآور. حوائج پیر زن برآورده شد. آن گاه او مکان قبر یوسف علیه السلام را نشان داد. موسی علیه السلام در میان رود نیل جنازه یوسف علیه السلام را که در میان تابوتی از مرمر بود بیرون آورد و به سوی شام برد. آن گاه ماه طلوع کرد. ازاین رو، اهل کتاب، مرده های خود را به شام حمل کرده و در آن جا دفن می کنند.
جایگاه کنونی
...
هر طایفه ای می خواست جنازه یوسف در محل آن ها دفن شود، تا قبر او مایه برکت در زندگی شان باشد. بالاخره رأی بر این شد که جنازه یوسف را در رود نیل دفن کنند، زیرا آب رود که از روی قبر رد می شد مورد استفاده همه قرار می گرفت و با این ترتیب همه مردم به فیض و برکت وجود پاک حضرت یوسف علیه السلام می رسیدند.صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چون تو فرزند بزاید
جابه جایی
جنازه حضرت یوسف علیه السلام را در میان رود نیل دفن کردند تا زمانی که حضرت موسی علیه السلام می خواست با بنی اسرائیل از مصر خارج شود. در این هنگام جنازه را از قبر درآورده و به سوی فلسطین آورده و دفن کردند، تا به وصیت حضرت یوسف علیه السلام عمل شده باشد. خداوند به پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله خطاب نموده و می فرماید:«ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیبِ نُوحِیهِ إِلَیکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ یمْکُرُونَ؛ این ها از اخبار غیبی است که به تو وحی کردیم، تو نزد برادران یوسف نبودی در آن موقعی که مکر کردند (تا یوسف را به چاه بیفکنند).» «لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِی الْأَبْصار...؛ در داستان های ایشان (یوسف و یعقوب و برادران یوسف و داستان های پیامبران دیگر)، درس های آموزنده ای برای صاحبان بصیرت است.» این داستان ها حاکی از واقعیت های حقیقی است، نه آن که آن ها را ساخته باشند.
پیداکردن قبر
مدتی ماه (بر اثر ابرهای متراکم) بر بنی اسرائیل طلوع نکرد (هرگاه می خواستند از مصر به طرف شام بروند احتیاج به نور ماه داشتند و گرنه راه را گم می کردند) به حضرت موسی علیه السلام وحی شد که استخوان های یوسف را از قبر بیرون آورد (تا وصیت او انجام گیرد) در این صورت، ماه را بر شما طالع خواهم کرد.موسی علیه السلام پرسید که چه کسی از جایگاه قبر یوسف آگاه است؟ گفتند: پیرزنی آگاهی دارد. موسی علیه السلام دستور داد که آن پیرزن را که از پیری، فرتوت و نابینا شده بود، نزدش آوردند. حضرت موسی علیه السلام به او فرمود: «آیا قبر یوسف را می شناسی؟»پیرزن عرض کرد: آری.حضرت موسی علیه السلام فرمود: ما را به آن اطّلاع بده.او گفت: اطلاع نمی دهم مگر آن که چهار حاجتم را بر آوری:اول: این که پاهایم را درست کنی.دوم: اینکه از پیری برگردم و جوان شوم.سوم: آن که چشمم را بینا کنی.چهارم: آن که مرا با خود به بهشت ببری.این مطلب بر موسی علیه السلام بزرگ و سنگین آمد. از طرف خدا به موسی علیه السلام وحی شد، حوائج او را برآور. حوائج پیر زن برآورده شد. آن گاه او مکان قبر یوسف علیه السلام را نشان داد. موسی علیه السلام در میان رود نیل جنازه یوسف علیه السلام را که در میان تابوتی از مرمر بود بیرون آورد و به سوی شام برد. آن گاه ماه طلوع کرد. ازاین رو، اهل کتاب، مرده های خود را به شام حمل کرده و در آن جا دفن می کنند.
جایگاه کنونی
...
wikifeqh: پایان_عمر_یوسف