پای چوبین. [ ی ِ ] ( ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) پای که از چوب کنند لنگان را : پای استدلالیان چوبین بودپای چوبین سخت بی تمکین بود.مولوی.چوبی که بازیگران بر پای خود بندند و بلند شوند وبه آن براه بروند. ( تتمه برهان قاطع ). چوبی که چوپانان برپای بندند تا قدمها فراخ بردارند.