تا بپای پیل می بر کعبه عقل آمده ست
پیل بالا نقد جان بر پیل بان افشانده اند.
خاقانی.
|| حربه ای به شکل پای پیل که پیلپا نیز گویند. حربه ای است که اکثر و اغلب زنگیان دارند. ( جهانگیری )( برهان ). گرزی است بصورت پای فیل. ( رشیدی ) : من صید آنکه کعبه جانهاست منظرش
با من بپای پیل کند جنگ عبهرش.
خاقانی.
بگردن شتر اندر شراب زر بخشی بپای پیل گه خشم خصم فرسائی.
مجیرالدین بیلقانی.
|| صاحب مرض داءالفیل. ( رشیدی ).