دیکشنری
مترجم
بپرس
پای فروکشیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پای فروکشیدن. [ ف ُ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از ماندن و توقف کردن باشد. ( برهان ).
فرهنگ فارسی
کنایه از ماندن و توقف کردن باشد
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها